تو که لبخند زدی لحظه پر از منظره شد
دل من اوج گرفت کوچه پر از پنجره شد
تو که لبخند زدی سایه به خورشید رسید
ابر پرحوصله شد بر تن هر شاخه چکید
تو که لبخند زدی حال دلم بهتر شد
زندگی شکل گرفت شکل یک باور شد
تو که لبخند زدی هستی من معنا شد
آن من گمشده ی خسته ی من پیدا شد