اهورا

اهورا جان تا این لحظه 11 سال و 17 روز سن دارد

اهورا و کیک

اهورا و کیک


تاریخ : 15 بهمن 1393 - 01:12 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1150 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

تولد مامانی اهورا جون

تولد مامانی اهورا جون

توی تولد مامانی که خونه خاله زهرا بود، اهورا جونم خیلی خوشحال بود و شیطونی میکرد درواقع ما فکر میکردیم تولد اهورا هست هه هه هه هه
تاریخ : 15 بهمن 1393 - 01:06 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1819 | موضوع : فتو بلاگ | 2 نظر

بیست و یک ماهگی اهورا و تولد بابا رضا

 

روز ! ای روز دلارا !
داده ات خورشید رخشان

این چنین رخسار زیبا
ورنه بودی زشت و بی جان
!
" این درختان

با همه سبزی و خوبی

گو چه می بودند جز پاهای چوبی
گر نبودی مهر رخشان
!

" روز ! ای روز دلارا
!
گر دلارایی ست ، از خورشید باشد

ای درخت سبز و زیبا
هرچه زیبایی ست از خورشید باشد

بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا
زندگانی - خواه تیره ، خواه روشن
-
هست زیبا ، هست زیبا ، هست زیبا

 

سلام به اهورای نازنین مامان و بابا

بعد از مدت طولانی اومدم و یه سری عکسهای نازت رو می زنم اینجا

توی این مدت یه آنفلولانزای شدید ویروسی گرفتی بعدشم سرماخوردگی که روی هم حدود سه هفته طول کشید .خیلی سخت و طولانی بود.اونم به این خاطر که اصلا دارو نمیخوردی.بعدشم سرفه و خس خس سینه داشتی

ولی خداروشکر الان خیلی حالت خوبه البته به غیر از غر غر کردن روزانه و بهانه گیری هاتو و غذا نخوردنهات.

یه بار هم تلاش کردیم از شیر بگیریمت که پروژه ناموفق بود.

دیگه اینکه بسیار زیاد باهوش و بامزه و نازدونه شدی.

حرف زدنت عالی شده. کلا هرچی رو که یه بار بشنوی و بهت بگیم دیگه بلد میشی.

مثلا سر سفره که میشینی همه چی بلدی بگی مثل: کره -پنیر-خامه- چای- نون- مربا رو هنوز بلد نیستی- عسل - شیر-به قاووت هم میگی گات

آنقدر کلمه های جدید بلد شدی که یادم نیست بخوام بنویسم.

آها شیرینی هم بلدی

آجیل - الو- سلام- سی دی- سس - مام بزگ= مامان بزرگ - انگور=انگو -

بقیه رو بعدا مینویسم عزیزم.کلا اینکه هرچی میخوای رو میگی ماشالا هزار ماشالا حرف زدنت خیلی پیشرفت داشته, چشم حسودا کور.

این روزا هرجا میریم و هرکی من و تو و بابایی رو میبینه سریع میگه : چقدر پسر شما شبیه خودتونه

. و منم از خوشحالی بال درمیارم که همه با دیدن تو این شباهت رو میفهمن.البته شبیه بابایی هم شدیا ولی نه اونقدری که کسی بخواد تشخیص بده.

باعث افتخار من و بابایی هست که بچه خوشگل و تپل مپلی به اسم اهورا داریم .بوس س س.

یه واقعیتی رو می خواستم بهت بگم اهورا جونم،

کلا توی خونواده ما (خانواده مادریت منظورمه )هر بچه ای که دنیا میاد اگه شبیه ما بشه، خوشگل و تو دل برو میشه. و حتی تپل مپل.

اما اگه شبیه ماها و شبیه اونوری ها و ... بشه، خوشگل و بامزه نمیشه.و حتی تپلی هم نمیشه...

باور کن راست میگم ،خودت بزرگ شدی عکساشون رو بهت نشون میدم ببینی.

به هرحال خداروشکر که یه کودک خوشگل و بامزه و ناناز داریم .اما سلامتی از همه چیز مهمتره امیدوارم همه کودکان جهان سلامت و شاد باشن و خوشبخت، قیافه نه چندان زیبا و زشت رو میشه یه کاریش کرد حالاااااااااا.

مخصوصا این روزا که از همه چیز مصنوعیش رو میشه داشت هه هه هه هه ......شوخی کردم البته.


یه عالمه عکس خوشگل داشتم از تو و من و بابایی که تولدش بوده ولی نمیشه آپلودش کرد بعدا میزنم اگه شد. فعلا خدافظظظظظظظ


مامانی در سالهای نه چندان دور

و اینم اهورا در سال 93 با یه لباس دخترونه


تاریخ : 02 بهمن 1393 - 00:20 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1168 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر