اهورا

اهورا جان تا این لحظه 10 سال و 11 ماه و 24 روز سن دارد

اهورای نازنین ما

سلام پسر عزیزم، اهورای نازنین؛

الان بعد از چند ساعت بی قراری بالاخره تونستم توی گهوراه بخوابونمت. همینکه خوابت برد، به چهره معصوم و نازت که نگاه کردم، دلم خیلی برات سوخت عزیزم. چند وقته خیلی اذیت شدی، خداکنه بخاطر دندونات باشه و با دراومدنش راحت بشی.

آدمیزاد از همون اول زندگی فقط باید سختی بکشه. ولی من مطمئنم این دوران سخت هم مثله بقیه سختیهایی که با هم گذروندیم پشت سر می ذاری و موفق می شی. هرچند من کمک چندانی نمی تونم برات باشم عزیزم.

پسر عزیزم، این روزها هم سپری می شن و فقط خاطره ای از اونها می مونه. باید به این فکر کنیم که تو داری بزرگتر می شی و از این به بعد وقتی می خندی توی عکس دندونای خوشگلت هم معلوم می شه.

عزیزم از همین الان بهت تبریک می گم هرچند شب و روزهای سختی رو داری می گذرونی. دوستت دارم اهورا.

راستی فردا 29 دی ماه تولد بابایی هست. امسال تولد بابایی رو سه نفره می گیریم. پارسال تو نبودی نازنینم و ما در انتظار اومدنت. البته توی شکم مامانی بودی. ولی امسال چه کیفی داره که توی عکس تولد هستی. من از طرف تو به بابایی تبریک می گم. انشالله که بابایی مهربونت سالهای سال با سلامتی و شادی کنار من و تو زندگی کنه و شاهد موفقیتهای تو باشه.


تاریخ : 29 دی 1392 - 04:18 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1179 | موضوع : وبلاگ | 16 نظر

نه ماهگی اهورا جونم





سلام پسر عزیزم اهورا جان

امروز 21 دی ماه سال 92 هست.

و فردا 22 دی ، روزی هست که نه ماهگی تو تموم میشه و میری توی ده ماهگی

هوراااااااااااااااااااااااااااااااا

اهورا جونم چیزی نمونده که یک ساله بشی عزیزم ولی من و بابایی باید قدر این روزا رو بدونیم .آخه دیگه تکرار نمیشه و الان توی اوج بانمکی و خوشمزه گیت هستی

 

اگه بخوام از شیطونیات و بامزه گیات بگم که خیلی زیاده.الان فرصت نمیشه.ولی حتما همش رو مینویسم برات عزیزم.

همین الان اومدی و سیم شارژر لپ تاپ رو ازش کشیدی بیرون .دیشب هم حسابی با دستای کوچولوی بیسکوییتیت به صفحه کامپیوتر مالیدی و نمی ذاشتی تایپ کنم.وقتی من چیزی مینویسم تو هم می خوای ادای منو در بیاری و میای روی کیبورد ضربه میزنی جیگر.............

چند روزه که به گهواره ات علاقمند شدی.با روروک میری کنارش و میگی میخوام سوارش بشم.ما هم سوارت میکنیم و توی خونه میگردونیمت.

به حموم و دستشویی و انباری خیلی علاقه داری

وقتی میریم دستشویی میای جلو در منتظر میشی تا بیایم بیرون بعد خیالت راحت میشه و میری.

عاشق آب بازی و حموم هستی .بابایی روزی چند بار بغلت میکنه میبره توی حموم رو نشونت میده و میاد بیرون.

خدا پدر کسی رو بیامرزه که روروک رو اختراع کرد خیلی کمک میکنه به بچه ها .واقعا اگه روروک نبود چجوری میخواستی بری اینور و اونور؟؟؟؟؟

چند شبه خیلی بد میخوابی یعنی خوابت نمیبره و بیقراری میکنی.

غذا خوردنت یه کمی بهتر شده خدا رو شکر.سوپ رشته(ورمیشل-هویج-سیب زمینی- مرغ کمی) رو دوست داری.تا حالا چندبار درست کردم خوردی.آش هم دوست داری. بعضی وقتا خرما میخوری.

سرلاک وفرنی که خیلی کم میخوری اصلا دوست نداری دیگه.

روی پاهات خیلی خوبتر وایمیسی و حسابی توی سر و صورت من و بابایی می زنی و دس دسی میکنی.

راستی وقتی نقاشی نقاشی پخش میکنه TV، دس دسی میکنی و بالا پایین میپری نازدونه

 

خلاصه اینکه شادی بخش زندگی ما هستی اهورا

 



پســـرم،

برگ گلــــم،

غنچه ی خوشرنگِ دلــــم،

دست خود را حلقه کن برگردنـــــم،

خنده زن بر چشمهای خستـــه ام،

عشق تو آواز صبح زندگیســـت،

مهر تو آغاز لطف و بندگـی اســـت،

سر گذار برشانه هایِ مـــــادرت،

بوسه زن بر گونه هایِ زردِ مــن،

خانه ام سبز از صدای شادِ توســت،

مادرت مست از نوازشهـایِ توســـــت.




تاریخ : 21 دی 1392 - 22:32 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1320 | موضوع : وبلاگ | 10 نظر

لحظاتی شیرین با اهورا

همیشه صبح در روی تو زیباست نگاه آینه در گل فریباست

همین امروز باعطر نگاهت نگاه باغچه مشغول دعواست

شکوفا شو تب خورشید گل کرد تب خورشید با روی تو زیباست ...

همیشه در زلالین نگاهت ردیف و قافیه از دور پیداست

همیشه چشم های دلفریبت برای قلب مشتاقان معماست

برای دفتر من صد غزل داشت همان شوقی که در چشمت هویداست

دل تنگ تو در آن سینه ی باز چو مروارید در اعماق دریاست

به معصومیت چشمان نازت هزاران گل در این صحرا شکوفاست


تاریخ : 18 دی 1392 - 21:30 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1146 | موضوع : وبلاگ | 11 نظر

بدون شرح

بدون شرح


تاریخ : 15 دی 1392 - 04:44 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1145 | موضوع : فتو بلاگ | 4 نظر

اهورا ،زیباترین نشانه خدا

 

روزهای هشت ماهگی اهورا جون

 

 

 

 

 

 


تاریخ : 10 دی 1392 - 05:07 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1390 | موضوع : وبلاگ | 20 نظر

اولین یلدای اهورا

 

سلام آدم کوچولوی من .اولین یلدات مبارک باشه عزیزم، پارسال این موقع من و بابایی منتظر اومدن تو بودیم و امسال تو افتخار دادی که کنار ما باشی و این شب رو برای ما به یاد موندنی تر و شیرین تر از همیشه کنی.

این فال زیبا رو دیشب به نیت تو گرفتیم و چقدر زیباست فال تو اهورای عزیزم.

به امید سلامتی و شادی روزافزون تو ،پسر عزیزم.

 

 

تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو

 

پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز

 

کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان

 

قال و مقال عالمی می‌کشم از برای تو

دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار

 

گوشه تاج سلطنت می‌شکند گدای تو

خرقه زهد و جام می ،گر چه نه درخور همند

 

این همه نقش می‌زنم از جهت رضای تو

شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر

 

کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تو

شاهنشین چشم من تکیه گه خیال توست

 

جای دعاست شاه من، بی تو مباد جای تو

خوش چمنیست عارضت خاصه که در بهار حسن

 

حافظ خوش کلام شد مرغ سخنسرای تو


تاریخ : 01 دی 1392 - 20:15 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1104 | موضوع : وبلاگ | 21 نظر