سلام
این پست رو برای این گذاشتم که اهورا جمعه هفته پیش رفت آرایشگاه و موهای قشنگ و مشکی خرماییش رو کوتاه کرد.
حالا بماند که چقدر گریه کرد و جیغ کشید و استرس داشت که آرایشگر بیچاره دست و پاش رو گم کرده بود و من و بابایی هم نمیدونستیم چیکار کنیم.
با همه اینا خیلی خیلی خوشگل و ناز شد.
در ادامه هم یک سری عکسای سفر به شیراز رو زدم که چند تا هم مربوط میشه به هواپیما سواری اهورا که خاله زهرا جونش عکسارو گرفته
قبل و بعد از آرایشگاه
غروب یه روز پائیزی
اهورا ،بابایی، مامانی
آرامگاه سعدی رو هم که همه میشناسن
اهورا سوار هواپیما.توی هواپیما حسابی شیطونی کرد و بالا و پایین پرید همه کسایی هم که دور و اطراف ما بودن عاشق اهورا شده بودن و هی براش دست تکون میدادن و باهاش حرف میزدن .اهورا هم برای دیدن اونا بلند میشد و خلاصه اینکه یه لحظه آروم و قرار نداشت
اینجا هم باغ ارم هست که بسیار بسیار زیبا و سرسبز بود.اهورا روی دست محمد بلند شده و یه عکس خوشگل گرفته