اهورا

اهورا جان تا این لحظه 11 سال و 24 روز سن دارد

داستان اهورا و برف بازی

سلام من اهورا هستم نه ماه و بیست و چهار روزه هفته دیگه بیست و دوم نه ماهگیم تموم میشه و میرم توی ده ماه به سلامتی و گوش شیطون کر،چشم شیطون کور.

آره دیگه این روزا روزای سرد زمستونی هست آخه توی ماه بهمنیم.امسال خیلی از سالای پیش سردتر شده.شیراز 2-3 هفته پیش یه عالمه برف اومده بود.اصلا همه جا برف اومده حتی سیستان و بلوچستان.اینا همش آثار دخالت انسان در طبیعت و گرم شدن تدریجی هوا و ذوب شدن یخهای قطبی هست دیگه اصلا همه چیز بهم ریخته.بله ههههههه.

این هم از اطلاعات و دانش من خوب گزارش آب و هوایی تموم شد بریم سراغ خودم و مامان و بابا.

این روزا حسابی شیطون شدم و خیلی بامزه تر از همیشه.همش میخوان منو بخورن نمیدونم چرا؟خوب گشنتونه برین غذا بخورین. خلاصه همش بغل بابایی میشم اینقدر که نمیدونم چرا چند وقت پیش هی بابایی میگفت کمرم درد میکنه؟

وقتی شیر میخورم دوست دارم مامانی رو گاز بگیرم ولی نمیدونم چرا هی مامانی داد و فریاد میزنه و میگه اهورا این کار بدیه باهات قهر میکنما!!!! آخه نمیدونن من دارم دندون در میارم و لثه هام میخاره چیکار کنم آخه ؟؟؟؟!!!!!!!! هرکاری میکنم میگن نکن بده.

میرم دم در دسشویی می خوام برم تو نمیذارن.می خوام برم حموم نمیذارن.می خوام لپ تاپ رو دست بزنم ، میز غذا رو بهم بریزم،موبایل و تلفن و کنترل تلوزیون بخورم نمیذارن هی میگن نه نه نه ... آخه این چه زندگیه؟ تازگیها بلد شدم از در خونه میتونم برم بیرون و آدمای دیگه رو ببینم اما مگه مامان میذاره میگه سرده سرده......اه

یه عالمه حرفای جدید میزنم ولی بابا و مامان متوجه نمیشن چی میگم که. ولی برعکس من تمام حرفای اونا رو میفهمم .هه هه هه مامان میگه بابا کو؟ در حالی که بابا پشت سرم نشسته .فک میکنن من نمیفهمم مامان و بابا کی هستن.همین که من نگاه میکنم اونا ذوق میکنن.

هرچی میگن من میفهمم. مامان بابا.به به .می می .کارتون.نقاشی نقاشی.لامپ.توپ.پا.آب. جیزه یعنی بخاری و آتیش. دیگه خیلی چیزا.دالی بازی .خیلی از حرفایی که میزنن و از من می خوان کاری انجام بدم رو میفهمم.از بس که من باهوشم ماشالا.....

خلاصه آقا،همچنان من غذای درست و حسابی نمیخورم.ظهرا سر ناهار یه کم ماست میخورم .بعضی وقتا ماست و پلو.بعدشم میخوام برم سر میز ناهارخوری و همه چیز و بهم بریزم. سرلاک و فرنی هم اصلا نمیخورم.کلا هیچ چیز غیر شیر نمیخورم.مامانی سوپ درست میکنه ولی یه کوچولو میخورم .

دوست دارم کیک بدم دستم که تیکه تیکه اش کنم و مثلا بذارم دهنم و بخورم.

تولد مامانی خیلی خوش گذشت آخه خاله زهرا و عمو محمد اینجا بودن .کلی با تبلت خاله زهرا بازی کردم و حسابی روش تاپ تاپ کردم.اونم هیچی بهم نگفت.

عکس هم خیلی گرفتیم.دیروز اینجا خیلی برف اومده بود.مامان و بابا من رو بردن بیرون برف بازی. نمیذاشتن که نی نی هارو نگاه کنم هی ازم عکس میگرفتن.مامان هی دوست داره شال گردن بندازه جلو دماغ و دهنم نمیگه آخه من چجوری نفس بکشم آیا؟؟؟؟ منم نمیذاشتم اینکارو بکنه.الانم خوابیدم روی پای مامانی. این بود داستان ما.خدافظ


تاریخ : 17 بهمن 1392 - 22:06 | توسط : فاطمه مامان اهورا | بازدید : 1714 | موضوع : وبلاگ | 21 نظر

  • وای اهورای عزیزم چقدر قشنگ خاطراتت رو تعریف کردی از خوندنش کلی لذت بردم.. برف بازی خوش گذشت؟
    می بوسمت شیطون بلا
  • برف بازی خوب بود خاله؟؟؟؟ می بووووووووووووووووسمت خوشگلم....
    مواظب باش سرما نخوری خاله جون....
    10 ماهگیت مبارک...
  • وای که من بخورمت اهورا جونم چه خوب برامون توضیح دادی پسر گل.
    راستی برف بازی خوش گذشت؟؟؟حسابی برف بازی کردی؟؟؟ای جونم نازنازی خاله .
    این روزا خیلی برف اومده تو بیش تر شهر های ایران مثل شهر ما و نی نی های نازی مثل شما حسابی برف بازی کردن.انشآلله که همیشه بهت خوش بگذره و شاد باشی عزیزم.میبوسمت اهورا جونی.
  • چقدر لذت بخشه خوندن داستان از زبون شما عزيزم کلي لذت بردم عزيزم
    ببخشيد چند وقت نتونستم بيام وبت اهواراجون واسه همين دلم خيلي واست تنگ شده بود از اين به بعد قول ميدم که زود به زود بيام پيشت عزيزم:-*:-*:-*
  • از بس دوست دارم خاله جون همش نوشتم عزيزم خلاصه بهم ايراد نگيري;-)
  • پسر بازیگوشی شدی اهورا کوچولو !. بازیگوش تر هم میشی موقعی که بتونی گاگله بکنی و هر یک دقیق یکبار همه رو دنبال خودت بکشونی اینور و اونور یا از در و دیوار بگیری و پاشی وایسی رو پاهات و بابا و مامانت رو نگران کنی که ای داد بیداد نیفته بچه !!!. فقط یه توصیه از دایی بشنو و اون اینه که «غذاتو بخور» !. من موقع غذا خوردن تسنیم اینقدر براش شعر می خونم و ادا اطوار در میارم که نمیفهمه چی میخوره !. باید به هر شکلی که شده سرشو گرم کرد و به زور بهش غداشو داد.
  • خیلی ممنون دایی جون.الانم بازیگوش هستم به اندازه کافی نمیذارم بابا مامان رو زمین بشینن تا ببینم بعدا چه شیطونیایی میتونم بکنم......
    فک کنم تسنیم خیلی آرومتر از اهورا باشه تو غذا خوردن ما هم جز پای کارتون و بازی نمیتونیم به اهورا غذا بدیم ولی خیلی کم میخوره.آخه به زور که نمیشه خودش باید دهنش رو باز کنه غذا بخوره دیگه
  • روایتگر کوچولو خیلی شیرین بود خاطراتت عزیزم
    ان شاالله همیشه خوش باشی
  • اهورای نارم خیلیییییییییییییییییییی دوست دارم خاله با اون تعریف کردنت.
    میبوسمت عزیزم
  • ای جونم چه شیرین تعریف کرده بودی خاله جون
    برف بازی خوش گذشت عزیزم؟
    همیشه شاد باشی گلم
    مامانی به ماهم سر بزنید ممنون
  • شیطون بلای ناز و خوشگل خیییییییییییییلی خوشمل تعریف کردی به من که کلی انرزی دادی عزیز دلم.ایشالا که همیشه در کنار خانواده مهربونت شاد وسلامت باشیب.بوووووووووووووووووووس
  • به به چه از خودش تعریف میکنه با خاله هیلا کلی به حرفای خوشگلت خندیدم.عیبی نداره ناراحت نباش بزرگ میشی همه چی درست میشه ولی فعلا کوچولویی باید به حرفای مامانی گوش کنی.
  • مامانی مهیار و باباش اهل شیراز هستن ولی خودم اهل مشهد هستم شما تهران زندگی میکنین که اینقدر برف اومده؟
  • عزيزدلم ماشالله که انقدر باهوش و بامزه اى نفس خاله, يه بوس گنده واسه اهورا جوووون
  • خیلی قشنگ تعریف کردی عزیزم
    انشالله همیشه خوش و سلامت باشی میبووووووسمت
    پیش ماهم بیا
  • چه کلاه قشنگی سر کردی آقا اهورا
    خدا رو شکر که امسال برف اومد و دل بچه هاو بزرگترها شاد شد
    راستی آقا اهورا ۱۰ ماهگیت هم مبارک باشه
  • سلام به مامانی گل و گل پسرش ...مامانی کوچولوتون خیلی نازه و من خیلی دوستش دارم...ببوووووووووووووووووووسیدش از طرف من..
    مامانی اجازه هست ازتون سوال کنم؟
    پسرتون از کی سینه خیز میرفت و مینشست؟
  • وای وای....
    چه پسر نازنازززی....
    خاله جون کجا را نگاه میکنی عزیزم.....
    به عمران کوچولو و قندعسل بابا هم سربزن
  • مامانی یک دنیا ازتون ممنونم که جوابمو دادین...خسته شدم از بس همه میگن جرا سینه خیز نمیره و نمیشینه.....
    مانانی یه سوال دیگه:از کی خودش وسایلی رو برمیداشت و سفت میتونست نگهش داره..امیرحسین نمیتونه خیلی سفت نگه داره و از دستش نیفته؟اشکالی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟
  • اي جانم اهوراي عزيزم كه اينقد با هوشي خوشگلم ماشالله به شما پسر نازم
    ممنونم از محبتت عزيزم ماماني
    راستي منو دست كم گرفتيا
    چادر كوچولوي دخترمو خودم دوزيدم براش خب
  • من تازه اینو خوندم :)))))))))))))) چه باحال نوشتی <img src='http://www.ninipage.com/3.9.693/smiles/bigsmile.gif' alt=':D' /> اورین

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام